سولدوزسولدوز، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

سولدوز یئددی گویده اولدوز

شش علت تعویق انداختن زمان انجام دادن تکالیف

1391/9/1 9:40
نویسنده : سولدوز
655 بازدید
اشتراک گذاری

شش دلیل معمول کودکان دبستانی برای به تعویق انداختن زمان انجام دادن تکالیف -که توسط «دکتر ریچارد برومفیلد» نوشته شده است- چنین است :

1 ) بی انگیزگی:
شناسایی کودک بی انگیزه کار سختی نیست، او هیچ نگرانی خاصی برای انجام دادن تکالیفش ندارد، از نتایج کارش هم واهمه ای ندارد و اصولا مزایای انجام دادن به موقع تکالیفش را نمی داند. این نشانه ها حاکی از بی علاقگی و بی میلی او نسبت به درس و مدرسه است. برای چنین کودکی، موفقیت تحصیلی و کسب نمرات خوب جذابیت چندانی ندارد. این موضوع را می توان از رفتار و گفتار وی فهمید. برخلاف برخی کودکان که سعی می کنند به هر نحوی مورد توجه بزرگ ترها قرار بگیرند، کودک بی انگیزه چندان به دنبال جلب توجه از طریق کسب نمره های درخشان نیست. بدتر آنکه، علاقه ای به یادگیری به خاطر خودش هم ندارد.

2 ) احساس ضعف و ناتوانی:
تصور کنید که نظافت یک ساختمان بلند را به شما محول کرده اند. درماندگی ای که احساس خواهید کرد مشابه احساس کودکی است که خود را در انجام دادن تکالیفش ناتوان می بیند. خواندن کل یک کتاب یا انجام دادن تکلیف علوم ممکن است برای او مانند ساختن اهرام ثلاثه باشد. چنین کودکی درحالی که همیشه در حال شمردن تعداد صفحات باقی مانده از تکالیفش یا تعداد مسائل حل نشده ریاضیاتش است، مدام از درس و مدرسه شکوه می کند. والدین او می دانند که می تواند به جای یک بعدازظهر ناله و گلایه از آنچه تصور می کند نمی تواند انجام دهد، تمام تکالیفش را به پایان برساند.

3 ) تنفر از انجام دادن تکالیف:
برخی افراد بهترین کارها را بعد از بقیه کارها انجام می دهند و ابتدا کاری را که به آن علاقه ندارند از پیش پای خود برمی دارند. اما اغلب کودکان انجام دادن کارهایی را که نسبت به آنها بی علاقه اند به تعویق می اندازند. اگر احساس کنند که خواندن کتابی خسته کننده است، آن را کنار می گذارند. به همین ترتیب، چنانچه تشخیص دهند انجام دادن تکالیف بی فایده و خسته کننده است، از پرداختن به آنها سر باز می زنند.

4 ) بی نظمی:
کودک بی نظم ممکن است در عین داشتن انگیزه و علاقه به کار، تکالیفش را انجام ندهد. چنین کودکی هیچ گاه وسایلی را که برای انجام دادن تکالیفش به آنها نیاز دارد در اختیار ندارد. او کتاب، دفترچه یادداشت یا خلاصه نویسی های خود را در مدرسه جا گذاشته است و آنچه به همراه دارد چنان نامنظم و در هم ریخته است که امکان استفاده از آنها وجود ندارد. تعمیرکاری را در نظر بگیرید که هیچ وقت یادش نمی ماند ابزار کار خود را همراه ببرد. چنین فردی تمام روز را از دست می دهد زیرا سعی می کند برای یافتن آنها به اینجا و آنجا سرک بکشد. در آخر روز هم خسته در همان جای اول مانده است. چنین وضعیتی در مورد کودکی نیز که مجبور است مدام در میان انبوه کاغذها بگردد یا میز به هم ریخته اش را مرتب کند صادق است.

5 ) کمال گرایی:
انجام دادن تکالیف درسی برای برخی کودکان سخت است چون می ترسند نتوانند آنها را کامل انجام دهند. در نظر چنین کودکانی، ناقص انجام دادن تکالیف مانند انجام ندادن آنهاست زیرا مواجهه با انتقاد و سنجش عملکرد را دشوار می بینند. آنان از ترس اینکه نتوانند بهترین شوند، دست به هیچ کاری نمی زنند. کم نیستند کودکانی که به دلیل کمال گرایی، به جای آنکه شانس خود را در رسیدن به آرزوهایشان امتحان کنند، دست از تلاش برمی دارند و شکست را می پذیرند.

6 ) نافرمانی:
کودک ناسازگار برای لجبازی با والدین خود انجام دادن تکالیفش را به تعویق می اندازد. ممکن است باور این گفته سخت باشد، اما چنین کودکی با بی قیدی تمام رفتار می کند تا عملکرد ضعیفش در مدرسه والدینش را آزرده کند. بی توجهی کودک سرکش و نافرمان به انجام دادن تکلیف ممکن است اعتراض آشکاری نسبت به شرایط پراضطراب خانه باشد. در این نوع بی اعتنایی به تکالیف، خود کودک بیشترین آسیب را می بیند. در واقع، کودک ناسازگار عصیانگری است که دلایل رفتار خودشکنانه اش را نمی داند. مشاوره روانشناسی با چنین کودکانی به آنها کمک می کند تا بینش خود را نسبت به شرایط تغییر دهند و درک کنند که با عملکرد ضعیف در مدرسه خواسته اند والدین خود را تنبیه و سرافکنده کنند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)